گودزیلاهای دوست داشتنی که معرّف حضورتان هست؟ نیست؟ همان شاگردان دوست‌داشتنی‌ام را می‌گویم. انصافا دلم برایشان لک زده و در پوست خود نمی‌گنجم که یک هفته‌ی دیگر زیارتشان می‌کنم :) در این پست می‌خواهم از این عزیزانِ جان صحبت کنم.

 همانطور که می‌دانیم گودزیلاها نیز به سان سایر جانداران این جنگل مولا، انواعی دارند و به اقسامی تقسیم‌بندی می‌شوند. با یک حساب سرانگشتی می‌توان این گونه‌ها را در مواردی ذیل طبقه‌بندی نمود:

۱. پاچه‌خاران. ۲. خرخوانان. ۳. لوطی‌مسلکان. ۴. لوسَکان. ۵. ناله‌کنان. ۶. مشنگان ۷. گردن‌کلفتان ۸. متقلبان ۹. بامزگان. ۱۰. الکی‌خوشان


گونه‌ی پاچه‌خاران

 پاچه‌خاران که خودشیرینان یا منفوران نیز نامیده می شوند، از آن قسم گونه‌های فراوان‌‌اند که محال است در هر مکان و زمانی اثری از آنان مشاهده نشود. اینان به ویژه در مدارس به وفور یافت می‌شوند؛ اصلا شاید منبع سرایتشان به کل جامعه همین مدارس باشد.

 این عزیزان به محض ورود دبیر به کلاس و در حالی که هنوز سر جایش ننشسته، به سرعت و با هنرمندی هر چه تمام‌تر شروع می‌کنند به اجرای سناریویی که از برند؛(به ویژه اولین روزی که دبیر جدیدی به کلاسشان ورود پیدا می کند، همان دم حجله کلک گربه را می کنند!)

از جمله مشهورترین دیالوگ‌هایشان می‌توان به این موارد اشاره کرد؛ «سلام خانووووم عزیزم! چقدررررر امروز خوشگل و خوش تیپ شدین!»، «اه بچه‌ها ساکت شین دیگه»، «خانوووم برم ماژیک بیارم؟»، «خانووووم أنا أحبّک! حبیبی. حبیبی. حبیبی یا نور العین!» (این جمله مخصوص دبیرهای عربی از جمله بنده است که با آن عملا دمار از روزگارم در آورده اند!) «وای خانوم دیدین چقدر اذیت میکنن و حرف میزنن اینا!»،  «خانوم راستی میخواستین مکالمه رو بپرسین!»،  «خانوم امروز امتحان داریم! »(این جمله‌ی آخر که معمولا مانند دینامیت عمل کرده و کلاس را به طرفة العینى به کلی روی هوا برده و بر شدت منفوریت ایشان در اذهان عموم می‌افزاید)

این دوستان اصولا در ردیف اول، در یک وجبی حلق معلم می‌نشینند و  آنقدر مناعت طبع دارند که به تهدیدها و ناسزاهای رکیک دوستانشان معمولا با لبخندی ملیح پاسخ می‌دهند و همچنان ژدوار به معلمی که ازقضا او هم به خونشان تشنه است، زل می‌زنند. وقتی معلم از کسی سوالی می‌پرسد، اینان همیشه مثل بیل و کلنگ خودشان را وسط انداخته و اجازه‌ی فکر کردن به احدالناسی را نمی‌دهند و به خاطر این اظهار فضلشان معمولا نمره‌ی مثبتی هم طلبکارند و به معلم خرده می‌گیرند که خانوم ما جواب درست را گفتیم، چرا مثبت نمی‌دهید. این عزیزان معمولا در همه‌ی امور کلاس پیش قدم‌اند و بنده‌خداها تمام تلاششان را در جهت زدن مخ معلم و جلب توجه ایشان، به کار می‌گیرند؛ مثلا به سرعت می‌پرند پای تابلو تا تابلوپاک‌کن را از دست معلم بقاپند و خودشان آن را پاک کنند، از آنجایی که می‌دانند من با بخاری مشکل دارم، تمام فحش‌ها را به جان می‌خرند تا با ورود بنده، بخاری را کم کنند(همین یک حرکتشان را دوست دارم و بسیار دعاگویشان هستم)، سر جلسات امتحان، معمولا اینان همان افرادی هستند که تقاضای برگه‌ی اضافه نموده و علاوه‌بر این ننگ، اولین نفراتی هستند که برگه‌شان را تحویل می‌دهند! هر بار همه اعتراض می‌کنند، اینان ساکت نشسته و باز هم لبخند تحویل معلم می‌دهند و درنهایت که جنجال‌ها بالا می‌گیرد یک جمله می‌فرمایند که : «اه بچه‌ه بسه دیگه! اصلا هر چی خانوم بگن!»

  زنگ‌های تفریح ایشان برخلاف سایر همکلاسی‌هایشان که در حال رقص و پایکوبی و آوازه‌خوانی‌اند، معمولا در دفتر به سر می‌برند! اینکه آن همه پچ‌پچ این دوستان با مدیر و معاون چه دلیلی می‌تواند داشته باشد را نمی‌دانم؛الله اعلم!  اما به دلیل قیافه‌های غلط‌اندازشان حتی اگر آن زمان واقعا در دفتر کاری داشته باشند، از دید دیگران حمل بر راپرتچی‌گری و آدم‌فروشی و  مسائلی از این قبیل می‌گردد.
هیچ وقت از این جماعت دل خوشی نداشته‌ام؛ نه در دوران دانش‌آموزی و دانشجویی نه همین حالا. زبان چرب و نرمشان حالا که معلمم بیشتر عذابم می‌دهد، از " ای آلبالو! ای شفتالوگفتنشان! کهیر می‌زنم. از این همه دست و پا زدن برای نمره و جلب‌توجه و دیده‌شدن، با تمام وجود تاسف می‌خورم.

هر بار به صورت غیر مستقیم سعی می‌کنم به آن‌ها بفهمانم که این رفتارها نه تنها توجه مرا به خودشان جلب نمی‌کند، بلکه کاملا از چشمم می‌افتند؛ به کرات نشانشان داده‌ام که شرط برتری در کلاس‌های من چیزهای دیگری است. همیشه سعی کرده‌ام که حداقل این یک مطلب را باز هم غیرمستقیم به مغزهایشان فرو کنم که حق ندارند کلاس را به نفع خود تصاحب کرده و حق فکر و صحبت کردن را از بچه‌های دیگر بگیرند، فقط برای اینکه یک تحسین از من بشنوند.

چندین بار با خود فکر کرده‌ام که ای کاش می‌شد به گونه‌ای حالشان را بگیرم که شاید این رفتارها از سرشان بیفتد و انتقام چندین ساله‌ی خود از این قشر را، از این از دنیا بی خبران بگیرم، اما همیشه صدایی چهار دست و پا می‌پرد وسط که " هاااا سمیرا! من وجدانت بیدم!" و من را کاملا با مزخرفاتش پشیمان می‌کند که این راهش نیست! می‌دانم که این‌ها در حال حاضر برای نمره و دیده شدن دست به هر کاری می‌زنند اما نه خودشان متوجه اند که چه رفتاری را در خود عادت می‌دهند نه معلم ها.
البته از شوخی گذشته دلم برای این بچه‌ها خیلی می‌سوزد و میدانم این رفتار ریشه در مسائل بسیاری دارد. شاید به ظاهر بی‌اهمیت به نظر برسد، اما وقتی آدم‌بزرگ‌های این شکلی را که در جامعه فت و فراوان‌اند، می‌بینم، از آینده‌ی اینان واقعا می‌ترسم و به دنبال راه چاره می‌گردم. البته مانند همه‌ی بچه‌ها با هر کدام از اینان باید به یک گونه رفتار کرد؛ با برخی باید از در محبت وارد شد، به برخی باید تا حدودی در کلاس بها داد ( به گونه‌ای که حسادت بقیه را تحریک نکند)، برخی را باید غیرمستقیم ادب کرد که شخصیتشان تخریب نشود، به برخی باید بی‌توجهی کرد و رفتارهایی که بستگی به شرایط زمانی و مکانی و شخصیتی طرف مقابل دارد. اما در کل رفتارهای این گونه، به نسبت دیگر گونه‌ها بیشتر به نفع معلم بوده و معمولا برخی معلمان عزیزمان که راحتی خودشان بر هر چیزی ارجحیت‌ دارد، به این رفتارها دامن زده و هیزم پای آتششان می‌ریزند. آخر کدام معلم است که دوست نداشته باشد روز معلم کادو بگیرد آن هم کادوهای آنچنانی! یا کدام معلم است که از قربان‌صدقه رفتن راه و بیراه که گاهی به اعمال حرکات فیزیکی و آویزان شدن به سر و کول آدم می‌انجامد، فراری باشد! و این می‌شود که این‌ گونه چیزی به نام " پاچه‌خاری" را به عنوان عامل موفقیت در تمام مراحل زندگی سر لوحه‌ی خویش می‌سازند.

ادامه دارد.


پ.ن: ۱. شاید باورتون نشه ولی خودمم دیگه از این همه قالب عوض کردن حالم بهم می خوره:/ اما چه کنم که هر قالبی یه دردی داره و منم که استاد بلامنازع برنامه‌نویسی! امیدوارم دیگه تا وقتی در بیان حضور دارم به همین اکتفا کنم، هر چند بعید به نظر می رسه.

۲. دوستان شما برای رفتار با پاچه خاران چه پیشنهاد یا پیشنهاداتی دارید؟

۳. سلام دوستان چه خبرا؟

 


مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

فروشگاه حلزون چرک نویس خیال Jake سامانه خدمات ویزا کاشي و سراميک در کالاساخت Colton خلاصه راهنمای بکارگیری استاندارد حسابداری شماره ۱۷ در کنارِ عشق دانلود سریال دل با کیفیت عالی خواص خوراکي ها